فایل ورد word درباره هنر و هنرمندان دارای 58 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد word درباره هنر و هنرمندان کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي فایل ورد word درباره هنر و هنرمندان،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد word درباره هنر و هنرمندان :
موضوع : هنر و هنرمندان
توضیح: این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
«مقدمه»
دربارهی هنر و هنرمندان
در واقع چیزی به عنوان هنر مطلق وجود ندارد ،فقط هنرمندان وجود دارند.
(یا به مفهوم اخص ،نقاشان) زمانی كسانی بودند كه كلوخه ای رنگین از زمین برمیگرفتند و شكل گاو میش و دیگر حیوانات را بر دیوار غارها رسم می كردند . در روزگار ما، نقاشان رنگ هایشان را حاضر و آماده می خرند و پوسترهای تبلیغاتی طراحی می كنند ؛ و در این فاصله ی بلند تاریخی چه اتفاق های بزرگ و كوچكی كه نیفتاده است ایرادی ندارد كه همه این فعالیت ها را هنر بنامیم ، مشروط به آن كه در نظر داشته باشیم؛ كه واژه هنر در زمانها و مكانها ی مختلف با معانی و مصادیق بسیار متفاوتی به كار رفته است؛ و نیز از یاد نبریم؛ كه هنر به مفهوم مطلق وجود ندارد؛ زیرا هنر به مفهوم مطلق (با مطلق هنر) به صورت بتی ذهنی و مترسكی خیالی درآمده است؛ اگر به هنرمندی بگویید آن چه ساخته است می تواند در نوع خود چیز بسیار خوبی باشد ولی «هنر» محسوب نمی شود، آزرده خاطرش خواهید كرد؛ و اگر به كسی كه تابلویی را تحسین می كند بگویید آن چه مورد پسند او در تابلو واقع شده است، هنر نیست بلكه چیز دیگری است ؛ باعث شگفتی و ناراحتی اش خواهید شد؛ كه البته این درست نیست؛ اغلب بسیار خواندنی و هیجان انگیز است؛ كه بدانیم نقاشان در دوره های «ابتدایی» تر كه تبحر نقاشان امروزی را نداشتند ، چگونه با وجود محدودیت در مهارت ، می كوشیدند. احساساتی را كه می خواستند انتقال دهند،فرا بنمایانند. ولی تازه واردان بـه عالم هـنر در گامهـای نخستین آشنـایی خود با مسـئلهی دیگری روبه رو می شوند. آنها میل دارند كه مهارت هنرمند تصویرگر را در بازنمایی آنچه می بینند تحسین كنند. بالاترین پسند آنها تابلوهایی است كه «همانند واقعیت» به نظر آیند. مهارتی كه در انعكاس صادقانه ی جهان نمایان به كار می رود به راستی درخور تحسین است. هر كس كه فیلمی از والت دیسنی یا یك كارتون فكاهی دیده باشد می داند كه گاه می شود چیزها را به غیر از آن چه ظاهر می شوند به تصویر كشید و آنها را به شیوه های مختلف دگرگونه و تحریف كرد. میكی ماوس(یا موش میكی) زیاد به موش واقعی شباهت ندارد، با این همه كسی دربارهی ی طول دم آن در روزنامه ها شكوه و شكایت نمیكند. آنها كه به جهان پرنشاط والت دیسنی گام می نهند هیچ دغدغه ای دربارهی مفهوم واقعی هنر ندارند .فیلم های او را با همان تعصبی نگاه نمی كنند كه به هنگام دیدار از یك نمایشگاه نقاشی مدرن از خود نشان می دهند . ولی چنانچه یك نقاش مدرن تابلویی را به شیوی خاص خود ترسیم كند چه بسا فردی سُمبُل كار و كم مایه پنداشته شود؛ كه نمی تواند كار بهتری انجام دهد. دربارهی نقاشان مدرن هر اندیشه ای داشته باشیم ، می توانیم با اطمینان خاطر آنها را برای «درست» تصویر كردن اشیاء دارای شناخت و مهارت كافی بدانیم . اگر چنین نمی كنند. دلایل آن ها می تواند كاملاً شبیه دلایل والت دیسنی باشد. هر گاه در خصوص دقت و درستی یك تصویر خللی را تشخیص می دهیم، باید همیشه دو سؤال را برای خود مطرح كنیم: یكی این كه آیا ممكن نیست كه نقاش برای تغییر جلوهی ظاهری آنچه دیده است دلایلی برای خود داشته باشد. ما به مرور كه تاریخ تحول هنر را پی می گیریم بیشتر دربارهی چنین دلایلی بحث خواهیم كرد. دیگر این كه هر زمان اثری را به دلیل آن كه نادرست(یا غیر واقعی ) ترسیم شده است محكوم می كنیم، باید از خود سوال كنیم كه آیا مطمئن هستیم كه تشخیص نادرست است و تشخیص نقاش خطاست ؟این تمایل در همهی ما وجود دارد كه (هر گاه در برابر تصویری كه مأنوس ما نباشد قرار بگیریم ) بی هر گونه تأمل این حكم را صادر كنیم كه «واقعیت به شكل دیگریست» . این عادت عجیب را داریم كه فكر كنیم طبیعت همیشه باید شبیه تصاویر مألوف ما ظاهر گردد. این موضوع را می توان با كشف حیرت انگیزی كه در گذشته ای نه چندان دور صورت گرفته است، به سادگی تشریح كرد. آدمیان در طول قرنها چهار نعل رفتن اسبها را تماشا كرده اند، در مسـابقات اسب دوانـی و شكار حضور یافته اند، از نقاشیها و تصاویر چاپی اسبها در میدانها ی جنگ و یا تعقیب سگهای تازی لذت برده اند . هیچ یك از این تماشاگران به نظر نمی رسد به این موضوع توجه كرده باشند كه اسب هنگام تاخت كردن «واقعاً چه حالی دارد» . برای آن كه بتوانیم آثار بزرگ هنری را درك كنیم و از آنها لذت ببریم ، هیچ مانعی بزرگتر از آن نیست كه نخواهیم خود از عادات و ملكات ذهنمان خلاص كنیم . بالاترین دلیلی كه برای مردود دانستن تابلویی می آوریم ،این است كه تابلو واقعیت را درست منعكس نمیكند. هرچه بیشتر بازنمایی یك موضوع را به زبان هنر دیده باشیم ، استوارتر معتقد خواهیم شد كه آن موضوع باید همیشه به شیوه های مشابهی باز نمایانده شود . به ویژه هنگامی كه موضوعات مربوط به قدسیان مطرح باشد،زمینه ی اوج گیری احساسات مهیا میگردد . هر چند كتاب مقدس دربارهی چهرهی عیسا مسیح چیزی نقل نمی كند ، و خدا را نمی توان در سیمای یك انسان مجسم كرد، و نیز می دانیم كه این نقاشان پیشین بودهاند كه نخستین بار نقش هایی را آفریده اند كه اكنون مأنوس ما شده اند؛ برخی هنوز متمایل به این اندیشه اند؛ كه هر گونه فاصله گیری از شكل های قدیمی و سنتی ، عملی كفرآمیز و توهین به مقدسات است. واقعیت این است؛ كه معمولاً نقاشانی كه كتاب مقدس را باعالی ترین درجه عشق واخلاص می خوانده اند ، سعی می كردند تصویر كاملاً بدیعی از داستان های كتاب مقدس و رخدادهای زندگی قدیسان در ذهن خودمجسم كنند.)
آن ها سعی می كردند همهی تابلوهایی را كه دیده بودند، فراموش كنند و مجسم كنند كه هنگامـی كه عیسای كودك در علـفدانی قرار داشته است؛ وشبانان برای پرستش او می آمدند،یا هنگامی كه ماهیگیری موعظه انجیل را آغاز می كند، چه حالاتی داشته اند. به كَرات پیش آمده است كه چنین كوششهایی از سوی نقاشی بزرگ برای قرائت نوینی از متنی كهن (و مقدس) ، آدمیان خشك مغز و بی اندیشه را خشمگین و برآشفته كرده است. تصور می كنم كه، تنها راه فهم دل مشغولی های هنرمندان این است كه، از تجربه خودمان كمك بگیریم . البته ما نقاش نیستیم و شاید هرگز برای كشیدن تصویری تلاشی نكرده باشیم؛ و هرگز هم چنین قصدی نداشته باشیم؛ ولی این سخن لزوماً به معنای آن نیست كه هیچ گاه با مسایلی مشابه آن چه در زندگی یك نقاش یا مجسمه ساز مطرح می شود رو به رو نمی شویم . كمتر كسی ممكن است وجود داشته باشد كه كوچكترین اطلاعی،هرچقدرهم ساده ومختصر،از این گونه مسایل نداشته باشد. تقریباً برای هركسی كاری ذوقی پیش می آید كه می خواهند آن را «درست » انجام دهد. شاید كاری به سادگی یافتن كمربندی باشد كه به لباسش بیاید، یا فقط دغدغه اش این باشد كه در یك دسر میوه و خامه،نسبتها درست رعایت شوند؛ و ظرف دسر درست تزیین شود. ممكن است آدمهایی را كه خیلی به فكر لباس و گل و میز غذا باشند وسواسی بنامیم؛ زیرا چه بسا احساس كنیم این گونه چیزها ارزش این همه توجه را نداشته باشند؛ ولی آنچه ممكن است برخی اوقات در زندگی عادی و روزمره عادت بدی به شمار آید، و در نتیجه اغلب از نظر این و آن پنهانش كنیم، می تواند در حوزهی هنر،ارزش اساسی داشته باشد. همین كه نقاش در كارش مـوفق می شود، همه احـساس می كنیم كه او به چیـزی رسیده اسـت؛ كه نه می توان بر ان افزود و نه از آن كاست؛ ما چیزی كه « درست » است:یعنی نمونه ای از كمال، در جهانی عاری از كمال . درست است كه برخی از هنرمندان یا منتقدان در دوره های معینی برای صورت بندی قوانین هنرشان تلاش كرده اند؛ولی همیشه معلوم شده است؛ كه هنرمندانی كوشیده اند این قوانین را به كار بندند به جایی نرسیده اند؛ حال آن كه استادان بزرگی توانسته اند آن ها را نادیده بگیرند؛ و در عین حال به هماهنگی نوینی برسند، كه قبلاً به ذهن هیچ كس خطور نكرده است. حقیقت این است كه مقرر كردن چنین قواعدی امری ناممكن است؛ زیرا هیچ كس نمی تواند از پیش تعیین كند كه هنرمند می خواهد به چه نتیجه برسد. بدون شك ذوق هنری، مسئله ای بی نهایت پیچیده تر از ذائقه تشخیص طعم غذا و آشامیدنی هاست. استادان بزرگ همهی زندگی شان را وقف آثارشان كرده اند و از هیچ فداكاری و ازخود گذشتگی برای آن آثار دریغ نداشته اند، و كمترین حقی كه می توانند داشته باشند این است؛ كه از ما بخواهند برای درك ثمرهی رنج و تلاش آنها كوششی به خرج دهیم . آموزش هنر هیچ گاه به پایان نمی رسد وهمیشه موضوعات تازه ای برای كشف وشناخت وجود دارد. آثار بزرگ هنرگویی این خاصیت را دارند؛ كه هر بار در مقابل چشم تماشاگر به گونهی متفاوتی ظاهر می شوند . به نظر میرسد كه آنها همچون خود انسان، تمام نشدنی و پیش بینی ناپذیرند. عالم هنر ،عالمی مهیج و شورانگیز است؛ كه همتایی ندارد، و قوانین عجیب و شگفتیهای خاص خود را دارد. دربارهی هنر سخن گفتن، كار چندان دشواری نیست؛ زیرا واژگانی كه منتقدان به كار می برند، آن قدر در متنها و مقامهای مختلف به كار رفتهاند كه چیزی از دقتشان باقی نمانده است. آن چه از این سیر و سلوك حاصل می گردد، از طاقت كلام در می گذرد.
فایل ورد word درباره هنر و هنرمندان
فهرست مطالب
مقدمه 1
هنر در خدمت جاودانگی 7
بیداری بزرگ 11
نگاهی به شرق 15
تكنیك سینما 18
منظرهای لومیر 27
تاریخچه سینما ازدید هانری لانگلوا 28
ملیس 33
پاته 35
مجموعه واژههای سینمائی متداول 35
جوائز سینمائی اسكار 46
چارلی چاپلین 48
منابع و مآخذ: 51
