فایل ورد word مقاله از خود بيگانگي

    —         —    

ارتباط با ما     —     لیست پایان‌نامه‌ها

... دانلود ...

 فایل ورد word مقاله از خود بيگانگي دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد word مقاله از خود بيگانگي  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از منابع و مراجع فایل ورد word مقاله از خود بيگانگي

– دریابندری،نجف(1369). درد بی خویشتنی؛ بررسی مفهوم الیناسیون در فلسفه غرب، تهران: نشرکتاب پرواز

– شیخاوندی، داور(1373). جامعه شناسی انحرافات، چاپ سوم، گناباد، نشر مرندیز

– عنایت، حمید(1349).جهانی از خودبیگانه (مجموعه مقالات)، تهران، فرمند

– فروم،اریک(1360).فراسوی زنجیرهای پندار،ترجمه بهزاد برکت، تهران، پای ژه

– محسنی تبریزی، علیرضا،،«بیگانگی»، نامه علوم اجتماعی، جلددوم، شماره دوم، دانشگاه نهران، تابستان

بخشی از فهرست مطالب فایل ورد word مقاله از خود بيگانگي

چکیده مقدمه قرآن و از خود بیگانگی نمودهای از خودبیگانگی از خود بیگانگی و جامعه انواع از خود بیگانگی روند از خود بیگانگی تاریخچه‌ی از خود بیگانگی تعریف موضوع قلمرو روان‌شناسی اجتماعی از «ازخود بیگانگی» منابع

چکیده

از خود بیگانگی از مقوله‌های مهم در مباحث جامعه‌شناختی، انسان‌شناختی، روانشناسی اجتماعی و فلسفی جهان امروز است که پیرامون آن عقاید گوناگون وجود دارد

در میان موجودات ملموس و محسوس جهان ما فقط انسان است که می تواند هویت واقعی خود را دگرگون سازد، تعالی ببخشد یا آن را به رکود و سقوط مبتلا سازد، همچنین بسیاری از انسان ها خود حقیقی شان را فراموش کرده یا از خود غافل شده اند. خود حقیقی شان را فروخته و در ذات خویش دچار زیان شده اند. انسانی که دیگری را خود پنداشته، خود حقیقی اش را فراموش کرده یا مورد غفلت قرار داده است، و غفلت از خود حقیقی، رشد ندادن، بلکه انحطاط بخشیدن به آن، یعنی خود زیانی است و آن کس که این عمل را برای مثال به بهای مطاع حیاتی انجام می دهد، دچار خودفروشی شده و خود را با حیوانات مبادله کرده است. البته در بینش قرآنی، خود فراموشی به صورت مطلق، منفی تلقی می شود، ولی نکوهش از خودفروشی به لحاظ آن است که انسان خود را به بهای اندک دنیا بفروشد.نکته شایان توجه، تفاوت اساسی مساله از خودبیگانگی در بینش قرآن با بینش بنیانگذاران این نظریه (هگل، فوئر باخ و مارکس) است. همانطور که گذشت اینان یکی از عوامل از خودبیگانگی و راه نجات بشر از آن را، زدودن دین از زندگی انسان دانسته اند؛ ولی در بینش قرآنی، مساله دقیقا برعکس است. انسان تا به سوی خدا حرکت نکند، خود را نیافته و گرفتار از خود بیگانگی است

واژه های کلیدی: از خود بیگانگی، قرآن، جامعه، روند از خود بیگانگی، تاریخچه از خود بیگانگی

مقدمه

در میان موجودات ملموس و محسوس جهان ما فقط انسان است که می تواند هویت واقعی خود را دگرگون سازد، تعالی ببخشد یا آن را به رکود و سقوط مبتلا سازد، همچنین فقط انسان است که می تواند هویت واقعی خویش را با علم آگاهانه حضور بیابد یا از خود غافل شود، خود را فراموش کند، هویت واقعی خود، یعنی روح انسانی خود را بفروشد و از خود بیگانه شود

این مفهوم (بیگانگی انسان از خود) در زبان های اروپایی با واژه elienation مطرح شده است و در طول زمان با بار ارزشی مثبت و غالبا بار ارزشی منفی داشته و به دست پیروان هگل، یعنی باور (Bauer)، فوئر باخ و هس (Hess) ، مفهومی سکولار پیدا کرده است. آنچه امروزه در محافل علمی و فرهنگی مطرح می شود، کاربرد منفی آن است

در این کاربرد، برای آنان هویتی حقیقی و واقعی در نظر گرفته می شود که حرکت در مسیر مخالف آن، به غفلت و فراموشی آن حقیقت می انجامد. غفلت از آن هویت واقعی، انسان را تحت سیطره نیروهای غیرخودی قرار می دهد تا جایی که موجوی فروتر از خویش را خود می پندارد و کلیه تلاش های او در راستای موجود فروتر شکل می گیرد

ریشه های اولیه مساله «از خود بیگانگی» را باید در تعالیم ادیان آسمانی جست وجو کرد. این ادیان آسمانی هستند که بیشتر و پیش تر از هر متفکر و مکتبی، مساله را با بیان های گوناگون مطرح کرده، نسبت به آن هشدار داده، و نمودهای آن را بیان و برای پیشگیری و درمان آن، راه حل های عملی ارایه کرده اند. با این همه، در مباحث علوم انسانی و اجتماعی طرح و تبیین مفهوم از خود بیگانگی به صورت فنی و علمی به برخی از دانشمندان سده هیجدهم و نوزدهم میلادی، به ویژه هگل، فوئر باخ و مارکس نسبت داده شده است. وجه مشترک این سه متفکر در زمینه رابطه دین و از خودبیگانگی آن است که هر سه، دین را موجب از خود بیگانگی بشر می دانند و معتقدند: بشر زمانی خویشتن خویش را باز می یابد که دین را کنار نهد؛ و دست کم تا دین بر اندیشه بشری حاکم است، از خود بیگانگی، گریبانگیر آدمی است. این سخن دقیقا نقطه مقابل بینش ادیان آسمانی، به ویژه اسلام است

لینک کمکی