فایل ورد word مقاله آشنايي با مفهوم خويشتن دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد word مقاله آشنايي با مفهوم خويشتن کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از منابع و مراجع فایل ورد word مقاله آشنايي با مفهوم خويشتن
براندن، ناتانیل. (1371). روانشناسی حرمت نفس. ترجمه جمال هاشمی . تهران : نشر انتشار
پروین، لارنس ای. (1374). روانشناسی شخصیت . ترجمه محمد جعفر جوادی و پروین کدیور. تهران : انتشارات رسا
سیاسی، علی اکبر . (1371) . نظریه های شخصیت . تهران : انتشارات دانشگاه تهران
شولتز، دوآن. (1369) . روانشناسی کمال . ترجمه گیتی خوشدل. تهران : نشر نو
شولتز، دوآن. (1378). نظریه های شخصیت. ترجمه یوسف کریمی و همکاران. تهران : نشر ارسباران . شفیع آبادی، عبدا; و ناصری غلامرضا.(1365). نظریه های مشاوره و روان درمانی. تهران : مرکز نشر دانشگاهی
شاملو، سعید.(1372). روانشناسی شخصیت . تهران : انتشارات رشد
کاپلان، هارولدو سادوک بنیامین.(1371) . خلاصه روانپزشکی. ترجمه نصرت ا;پورانکاری. تبریز : انتشارات ذوقی. ج (1)
بخشی از فهرست مطالب فایل ورد word مقاله آشنايي با مفهوم خويشتن
چکیده
چکیده
برای انسان هیچ حکم ارزشی مهمتر از داوری او در مورد نفس خویش نیست،و ارزشیابی شخص از خویشتن قطعیترین عامل در روند رشد روانی اوست تصویری که یک فرد از خویشتن دارد به طور ضمنی در همه واکنشهای ارزشی او تجلی میکند. ارزشیابی شخص از خویشتن اثرات برجسته ای در جریان فکری،احساسات، تمایلات،ارزشها و هدفهای وی دارد وکلید فهم رفتار اوست. هیچ کس نمی تواند نسبت به داوری خود درباره خویشتن بی تفاوت باشد زیرا طبیعت وی چنین اجازه ای را نمی دهد
و نویسنده مقاله را بر آن داشت تا مفهوم خود یا خویشتن انسان را در رویکرد های روانکاوی ، روانی- اجتماعی ، صفات ، انسان گرایی ، شناختی ، شناختی- اجتماعی ، ارگانیسمی و سرشتی ، پردازش اطلاعات،تحلیل رفتار متقابل و دیدگاه گشتالت با توجه به نظریات روانشناسان شخصیت وبا عنایت به پارادایم مورد مطالعه آنها از نظر بگذرانیم
این مقاله ضمن اینکه انسان و مفهوم “ خویشتن “ انسان را از دیدگاه های متفاوت روشن نموده است به ما کمک می نماید که چگونه در ناملایمات و نا بسامانیهای زندگی خود را در یابیم و در حقیقت از بروز بعضی از اختلالات روانی و استرس که امروزه دائمی در بهداشت روانی مطرح است پیشگیری نمود و جهت ارتباط بر قرار کردن با خود و دیگران از شیوه ها و روشهای صحیح آن استفاده نماییم
واژه های کلیدی: خویشتن، رویکرد روانکاوی، رویکرد انسانگرائی، رویکرد شناختی
مقدمه:
برای انسان هیچ حکم ارزشی مهمتر از داوری او در مورد نفس خویش نیست،و ارزشیابی شخص از خویشتن قطعیترین عامل در روند رشد روانی اوست تصویری که یک فرد از خویشتن دارد به طور ضمنی در همه واکنشهای ارزشی او تجلی میکند. ارزشیابی شخص از خویشتن اثرات برجسته ای در جریان فکری،احساسات، تمایلات،ارزشها و هدفهای وی دارد وکلید فهم رفتار اوست. هیچ کس نمی تواند نسبت به داوری خود درباره خویشتن بی تفاوت باشد زیرا طبیعت وی چنین اجازه ای را نمی دهد
دائک فیک و لا تبصر و دوئک فیک و لاتشعر
اتزعم انک جرم صغیرو فیک انطوی العام الا کبر
درد تودر درون تواست و تو می بینی و دوای تو در درون تو است و تو آگاه نیستی. می پنداری که همین جثه کوچک هستی و حال آنکه درونت عالم بزرگی در بر دارد. حتما خوانندگان عزیز به این مطلب پی برده اند که هدف شناخت “خود “ است تا از این طریق بتوانیم در آرامش و سلامتی به زندگی خود ادامه داده و از پس مصائب و مشکلات درونی خود برآئیم
رویکرد روانکاوی:
فروید (Freud) در تشریح شخصیت با توجه به تجد ید نظری که در سالهای آخر داشت سه ساختار بنیادی نهاد ، IdخودEgo و فراخود Superegoرا مطرح کرد.نهاد مخزن غرایز است و بطور مستقیم با ارضاء نیازهای بدنی ارتباط دارد. نهاد مطابق اصل لذت pleasure principleعمل میکند و هیچ وقت از واقعیت آگاه نیست “خود“ نسبت به واقعیت آگاهی دارد و قادر است محیط فرد را دستکاری کند و مطابق با اصل واقعیت Reality- pincipleعمل کند. خود از دیدگاه فروید ارباب خردمند شخصیت آدمی است و قصد خود ، خنثی کردن تکانه های نهاد نیست بلکه کمک به نهاد جهت کاهش تنش است. خود با توجه به اینکه تابع اصل واقعیت است تصمیم می گیرد که چه زمانی و به چه شیوه ای غرایز می توانند به بهترین نحوه ممکن ارضاء شوند. فروید رابطه خود یا نهاد را مانند سوار کار با اسب در نظر گرفته است که نیروی خام حیوانی اسب باید از سوی سوار کار مورد هدایت و رسیدگی قرار گیرد. جنبه سوم شخصیت از نظر فروید “ فراخود “ است. این جنبه اخلاقی شخصیت معمولا در سنین 5 یا 6 سالگی قرار گرفته است و پیش از هر چیزی در بر گیرنده قاعده های رفتاری وضع شده از سوی والدین است
کودک از یک طرف رفتارهایی را که در نظر والدین نادرست یا بد هستند،در اثر تنبیه و تحسین یاد می گیردو از سوی کودک از والدین یاد می گیرد که دارای خود آرمانی Ego-Ideal است و شامل رفتارهای خوب یا درستی است که کودک به خاطر آن تحسین شده است. فراخود در نقش دارواخلاقی و به منظور دست یابی به کمال اخلاقی،مصمم و حتی بی رحم است. فراخود از نظر شدت، نامعقولی و پافشاری نسنجیده و پی گیرانه بر فرمانبرداری، تفاوتی با نهاد ندارد. و قصد آن، نه به تعویق انداختن خواستهای لذت جویانه نهاد،بلکه بازداری همه آنها ست. فراخود،نه برای لذت تلاش می کند و نه برای دستیابی به هدفهای واقع گرایانه بلکه تلاش آن صرفا در جهت کمال اخلاقی است
