فایل ورد word مقاله بررسي انديشه ها و نظريات سياسي توماس هابز دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد word مقاله بررسي انديشه ها و نظريات سياسي توماس هابز کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از منابع و مراجع فایل ورد word مقاله بررسي انديشه ها و نظريات سياسي توماس هابز
اسپکتور، سلین – قدرت و حاکمیت در تاریخ اندیشه عرب با متن هایی از : آرنت ، ارسطو ; – ترجمه عباس باقری – تهران : نشر نی ،
پولادی، کمال – از دولت اقتدار تا دولت عقل در فلسفه سیاسی مدرن – تهران نشر مرکز،
شوالیه ، ژان ژاک – آثار بزرگ سیاسی از ماکیا ولی تا هیتلر – ترجمه لاسازگار – تهران : مرکز نشر دا نشگاهی ،
بحث در عقاید سیاسی و اجتماعی تا مس هابز، جان لاک، جان استوارت میل با ترجمه گزیده ای از نوشته های آنان – آزادی فرد و قدر ت دولت – تر جمه و تألیف محود رضاعی – تهران : هرمس ،
بخشی از فهرست مطالب فایل ورد word مقاله بررسي انديشه ها و نظريات سياسي توماس هابز
زندگی نامه ی هابز
چکیده
اندیشه سیاسی مدرن که مارکیاولی پی بنای آن را نشان داده بود تا بنای با عظمت آن را هابز برافراشت و آن را رد برابر اندیشه سیاسی سنتی قرار داد که دولت را نیرویی بیرون از اراده سامان ساز انسان قرار می داد. هابز دولت را تأسیس بشری و به مثابه سامانی تعیین کرد که افراد بشر آن را برای برآوردن نیاز های خود ساخته اند. او بر آن شد که از مقصود عقلانی دولت دفاع کند و نشان دهد که اقتدار سیاسی و اطاعت از آن توجیه عقلانی دارد. حکومت نهادی طبیعی یا الهی نیست که از قلمرو وارسی بیرون باشد و انسان موظف نیست به صورت انفعالی آن را بپذیرد بلکه باید آن را بر مقتضای عقل قبول کند و از آن تبعیت کند
اراده، زیرکی و نیرنگ درسیستم هابز نقشی اساسی بازی میکنند. به نظر ارسطو انسان طبیعتاً اجتماع پذیر وشهروند (حیوانی سیاسی) است؛ اجتماع سیاسی واقعیتی بوده است. هابز پاسخ داده است که این ناخردانه است زیرا طبیعت غریزه اجتماعی بودن را در انسان به ودیعه ننهاده است وآدمی تنها براثر سودجوی در جست و جویی یارانی برمی آید؛ اجتماع سیاسی میوه مصنوعی یک پیمان ارادی و یک محاسبه سودجویانه است
هابز که نقطه عزیمت خود را تبین چگونگی تأسیس دولت برمیل و حق طبیعی انسانها در صیانت نفس قرار می دهد شرایطی را در وضع پیش از تاسیس دولت و جامعه مدنی به عنوان وضع طبیعی تصویر می کند که در آن انسانها در ترس و ناامنی دایم به سر می برند. چاره کار برای رها شدن ازاین وضع این است که همگان طی یک قرارداد حق صیانت نفس و استقرار امنیت را به یک تاسیس صناعی ( فرد یا مجمعی از افراد ) که بیرون از قرارداد است منتقل کنند. به این ترتیب لویتانی پدید می آیند که همچون خدای زمینی آفریننده حقوق و تکالیف اتباع است. او گرچه حاصل اراده ی سامان بخش افراد خالق خود است اما دیگر اراده ای خاص خود و جدا از اراده آنها دارد. او دیگر هیچ مسئولیتی در قبال اتباع ندارد جز دفاع از امنیت آنها. اتباع هیچ کنترلی بر این خدای زمینی ندارند. به این ترتیب هابز بخش عمده ای از آنچه را که به حساب اراده بشری از خدای آسمانی گرفته بود به خدای زمینی داد. بدین سان اندیشه سیاسی بار دیگر به وجهی از بیگانگی با خود دچار شد، اما وجهی که شرایط تازه ای برای رهایی از آن بیگانگی فراهم شده بود. اندیشه سیاسی مدرن طی دوران بعد مرحله به مرحله خود را از بیگانگی با خود رها کرد و تمام اقتدار دولت را به منشا حقیقی آن یعنی شهروندان بازگرداند. لاک در نخستین قدم بعد از هابز به تبیین این مساله پرداخت که آنچه مطلق است اصل حاکمیت است نه قدرت حاکم. او بخشی از قدرت حاکم را به گروهی از اتباع بازگرداند. اما تا سرمنزل مقصود هنوز راهی طولانی مانده بود
واژه های کلیدی: نظریات سیاسی، توماس هابز، دولت، اراده
زندگی نامه ی هابز
تامس هابز در سال 1588 میلادی در یکی از شهرهای کوچک انگلستان زاد و در سال 1679 در گذشت. تحصیلات خود را در دانشگاه آکسفورد به پایان رسانید ولی نسبت به فلسفه ی اهل مدرسه و علوم دینی که در آنجا تدریس می شد شوق فراوانی نشان نداد. بعدها زیر تأثیر افکار علمی زمان خود واقع شد. وقتی در سن چهل سالگی با هندسه آشنا شد سخت فریفته ی روشنی منطق و استحکام استدلال آن گردید
پس از اتمام دوره دانشگاه در خانواده ی کوندیش یکی از خانواده های اشرافی انگلستان معلم خصوصی شد و سفرهایی به قاره ی اروپا کرد. در پاریس به تحصیل علوم طبیعی و ریاضی پرداخت و با دانشمندان آن شهر دوستی گزید و در آنجا بود که معلم چارلز شاهزاده ی انگلستان گردید که بعداً با عنوان چارلز دوم، پادشاه انگلستان شد. هابز در 1640 وقتی هنوز در انگلستان بود رساله ای در دفاع از حقوق مطلق پادشاه نوشت ولی آن را به چاپ نرسانید. در پاریس در سال 1642 کتاب اصول فلسفه ی سیاسی را به زبان لاتین نوشت و در سال 1651 کتاب لوایتان یا ماده ی صورت و قدرت حکومت را که شاهکار اوست منتشر کرد. هابز در 1652 به انگلستان برگشت و بقیه ی عمر را در آنجا زیست و آثار دیگر خود را به زبان لاتین و انگلیسی در لندن به چاپ رسانید
شاهکار هابز کتاب لوایتان است. لوایتان کلمه ای است از اصل عبری که در تورات مکرر آمده و منظور از آن حیوان آبی قوی و وحشت انگیزی است که برحسب وصفی که از آن شده است گاه به اژدها و اغلب به نهنگ مانند است. منظور هابز از انتخاب این نام برای کتاب خود آن است که برساند دولت یا حکمران جسمی است فوق جسمها، و شخصی است نیرومندتر از اشخاص طبیعی به صورتی که اشخاص طبیعی مقهور و منکوب اویند
کتاب لوایتان خصومت دسته اهی مختلف و مخالف را برانگیخت. هرچند موضوع آن دفاع از قدت نامحدود دولت و اختیارات مطلق سلطان است، سلطنت طلبان انگلستان از او خوشدل نشدند چه آنها مسلم بودن اختیارات مطلق را برای سلطان موهبتی الهی می دانستند و حال آنکه او با هر نوع بیان خارج از طبیعت از قبیل « موهبت الهی » مخالف بود و اساس قدت سلطان را بر توافق و رضایت مردمان مبتنی می دانست و رعایت آن را لازمه ی حفظ صلح و آرامش و عدل در اجتماع می پنداشت. بی اعتنایی هابز به خدا و دین و بخصوص استدلال او که دین باید تابع دولت و خدمتگزار اجتماع باشد، کسانی را که حکومت دین در نظر آنها فوق حکومتها بود، سخت برآشفت. از این گذشته هابز برای روشن کردن اصول کردار و اخلاق را از اصولی فوق عقل ناشی می دانستند می کاست. اما مخالفان سلطنت و کسانی که حکمرانی را حق ملت می دانستند و با شاه مستبد مخالف بودند او را دشمن راه و روش خود پنداشتند چه او از قدرت سلطان و نامحدود بودن اختیارات او دفاع کرده بود. با این همه حکیم از خصومت فراوانی که برانگیخته بود آسیبی ندید و بقیه عمر را در خاک وطن به آسودگی گذرانید
اساس فلسفی عقاید هابز
به نظر هابز همه ی وقایع عالم را می توان با اصل ساده ی « حرکت » بیان کرد. فلسفه ی معرفت از علت به معلول و از معلول به علت است و چون رابطه ی علت و معلول جز حرکت چیزی نیست فلسفه در حقیقت « علم حرکت » است
هابز مبتکر این عقیده نبود و عقیده ی پیشوایان علمی زمان خود را در این باب پذیرفته بود اما این اصل ساده و ابتدایی را شامل نفس آدمی و اجتماع نیز کرد. از این روست که او را پیرو فلسفه ی مکانیزم و ماتریالیزم خوانده اند. در نظر او نفس آدمی مجموعه ای از حرکات است و حیات اجتماعی نیز چنین است. هشیاری را نیز بر حرکت مبتنی می داند و به نظر او هشیاری جز تصویری از حرکاتی که در سلسله ی اعصاب صورت می گیرد چیز دیگر نیست. بنابراین اساس معرفت آدمی را باید در تاثرات حسی جست و جو کرد
اما اهمیت واقعی هابز نه در فلسفه است و نه در روان شناسی بلکه در رشته ی علم اجتماع و علم سیاست است. در این دو رشته نیز اهمیت او در درجه ی اول از لحاظ نتایجی که به دست آورده است نیست بلکه در به کار بردن روش دقیق استدلال علمی است
