فایل ورد word پايان نامه آداب و احکام ازدواج در دين هاي مزدايي و مسيحيت و اسلام دارای 240 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد word پايان نامه آداب و احکام ازدواج در دين هاي مزدايي و مسيحيت و اسلام کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب فایل ورد word پايان نامه آداب و احکام ازدواج در دين هاي مزدايي و مسيحيت و اسلام
1او ستا: کهن ترین سرودها و متنهای ایرانی ، دوستخواه، جلیل، مروارید، تهران، 1377
2آذر گشسب،اردشیر، مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان، کانون زرتشتیان شریف آباد یزد مقیم مرکز،1352
3 ابراهیمی محمد، ازدواج با بیگانگان، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه
4محمدعلیالرازی، جصاص، مطبعه لاوقاف الاسلامیه، آستانه، 1355 ق
5پرینس، درک، پیمان ازدواج، مترجم: پریسا دادرس، بی ناشر، بی تاریخ
6دامغانی، محمد تقی، احوال شخصیه زرتشتیان ایران، امیرکبیر، تهران،1377
7مزداپور، کتایون، حیات اجتماعی زن در تاریخ ایران، دفتر پژوهشهای فرهنگی وابسته به مراکز فرهنگی، 1369
8مزداپور، کتایون، شایست و لاشایست، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی،
Source
Abrahams, I., »Adultry Christion«, E R E, ed., James Hastings, Charles Scribner’s Sons, EdBendroth, »Marriage Family«, E P, ed., Hans J. Hiller, Brand by Routledge, New York, vol.2,
Bendroth, »Marriage Family«, E P, ed., Hans J. Hiller, Brand by Routledge, New York, vol.2,
Brundage, J. A., »Divorce«, N C E, The Catholic University of America, Washington, vol.4,
Brown, Zigmund, Barbara, »Women Clergy«, E P, ed., Hans J. Hiller, Brand by Routledge, New York, vol.4,
Brundage, J. A., »Divorce«, N C E, The Catholic University of America, Washington, vol.4,
Burrows Miller, Wilday, The Basis of Israelite Marriage, American Oriental Series, ed., Norman Brown,; New Haven Connecticut Baltimore, vol.15,
Cawasgi, Katrak, Jamshid, Marriage in Encient Iran, Printed by Krishna Moorthy, Bombay,
Cross, George, »Celibacy(Christian)«, E R E, ed., James Hastings, Charles Scriber’s Sons, Edinburgh, vol.3,
Crichton, J. D., and Geffry Chapman, Christion Celebration the Sacraments, London, 1973, Macmillan Publishers
Darmester, James, The Zend Avesta, S B E, , F. Max Muller, Motilal Banarsidass, Delhi, vol.4,
Dhalla Manrckji Nusservanji, »Crimes and Punishments (Parsi)«, E R E, ed., James Hastings, Edinburgh, vol.4,
Fanning, William, H. W., »Widow«, E C, by Robert Applaetion Company, New York, vol.15,
Fanning, William, H. W., »Mix Marriage«, E C, by Robert Applaetion Company, New York, vol.9,
Folly, W. M., »Marriage(Christion)«, E R E, ed., James Hastings, Charles Scribner’s Sons, Edinburgh, vol.1,
بخشی از فهرست مطالب فایل ورد word پايان نامه آداب و احکام ازدواج در دين هاي مزدايي و مسيحيت و اسلام
جایگاه و موقعیت زن
چکیده
در این مقاله به بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام می پردازد. نهاد ازدواج در همه فرهنگ ها از اهمیت خاصی برخوردار است. معمولاً در فرهنگ ها و ادیان، نه مرد ونه زن هیچ یک در هنگام بلوغ، بدون وجود همسر خود را کامل نمی دانند. بسیاری از ادیان ازدواج را عملی مقدس می دانند که منشأ الوهی دارد
بر طبق آموزههای زرتشت، انسان به منظور مبارزه با شرّ و تقویت و پشتیبانی از نیروی خیر به دنیا آمده است، براین اساس، انگیزه اصلی ازدواج، میل به مشارکت در تجدید حیات در آن جهان است که به انسان وعده داده شده است این تجدید حیات به تدریج و از فرآیند تجدید نسلها حاصل میشود، لذا ازدواج ازنظر ایرانیان امری مقدس بود. به کارگیری هر چه بیشتر آموزههای متعالی زرتشت، دوام بخشیدن به حکومت خداوند به واسطه تسهیل پیروزی نیروی خیر که در پایان جهان محقق میشود و اتحاد زن و مرد در قالب ازدواج به منظور گسترش نسل بشر، اهداف دینی به حساب میآمدند
در مفهوم ازدواج مسیحی پیوند زن و مرد نماد اتحاد مسیح و کلیسا است. لذا زن و مردی که وارد پیمان ازدواج میشوند در حقیقت از سوی خداوند دعوت شدهاند. تجرد و دوشیزگی از صدر مسیحیت به بعد در صورتی که برای خداوند باشد یک تکلیف مافوق طبیعی است. تجرد مقدس منجر به اتحاد با مسیح میشود و باعث پیوند معنوی روح و مسیح میگردد و نماد پیوند مستحکم مسیح و کلیسا است. در تلقی مسیحیت از ازدواج، این مفهوم نمایانگر پیوند زمینی و ثمربخش مسیح با کلیسا نیز به حساب میآید. در مسیحیت تجرد و ازدواج لازم و ملزوم یکدیگرند و فهم هر یک از آنها مستلزم آگاهی از دیگری است. براین اساس، به نظر میرسد که تجرد یک تکلیف فرا طبیعی است و ازدواج نیز با این که تکلیفی طبیعی و عادی به حساب میآید، دعوتی از سوی خداوند است
در اسلام اهداف ازدواج عاید انسان میشود حفظ نوع انسان، ایجاد آسایش و آرامش میان زن و شوهر و ارضای غریزه جنسی از راه صحیح می باشد. علاوه بر آثار دنیوی زناشویی که فرزندان صالح شاخصترین آنهاست. از نظر معنوی و آن جهانی نیز این عمل خداپسندانه فوقالعاده مورد توجه است. ازدواج انسان را از گناهان بیشتر باز داشته و عامل تقرب در پیشگاه خداوند است. این سنت نبوی پاداش عبادت را دو چندان نموده و خود نیز از بهترین طاعات الهی محسوب میگردد
قال رسولالله: «هر کس که دوست دارد عاقبت به خیر شود و با ایمان کامل و با دلی پاک از دنیا برود باید ازدواج کند»
واژه های کلیدی: ازدواج، احکام، گونه های ازدواج، آداب ازدواج، طلاق ، ازدواج مجدد، مزدایی، مسیحیت، اسلام،
جایگاه و موقعیت زن
آنچه مسلم است این است که در هیچ یک از ادیان و فرهنگ ها زن از وضعیت و موقعیتی برابر با مرد برخوردار نبوده است. این وضعیت نابرابر در همه شئون زندگی نمود دارد
احکام دینی زنان را مخاطب قرار نمی دهد و مسائل مربوط به ایشان به صورت غیر مستقیم و بواسطه مردان مطرح می شود اما این امر در ادیان بسته به فرهنگ ها متفاوت است به عبارت دیگر دامنه این نابرابری ها در همه ادیان یکسان نیست دراین فصل به بررسی وضعیت زن در ادیان مورد بحث می پردازیم
مزدایی
در میان اقوام و ملل شناخته شده باستان، هیچ جامعهای وجود ندارد که در آن به اندازه دین مزدایی در میان مرد و زن تعاملی خوب و سازنده وجود داشته باشد. به نظر میرسد که زن و مرد در اوستا از حقوقی برابر برخوردارند و نسبت به یکدیگر ارجهیتی ندارند. زن و مرد پرهیزکار معمولاً در کنار هم ذکر میشوند. خطابههای فلسفی که زرتشت در “گاتاها” نسبت به مردان و زنان ایراد میکند نشاندهنده وجود زنانی توانا در زمان زرتشت بوده است. وظایف زن در ایران باستان به فعالیتهای اقتصادی درخانواده محدود نمیشد، بلکه در پیشبرد معنوی و اخلاقی تمام جامعه نقش مهمی را ایفا میکرد او معلم اخلاق به حساب میآمد.[1] در اوستا همیشه زن یک جزء مهم جامعه شناخته شده و در همه حقوق اجتماعی حتی در مراسم مذهبی نیز با مرد برابر دانسته شده است. در ادعیه زرتشتیان، هرجا از فروهر در گذشتگان یاد شده، فروهر زنان پارسا نیز ستوده شده است. در ایران باستان زن مقام بسیار ارجمندی داشت و دربسیاری از شئون زندگی با مرد همکاری میکرد. درست است که پسر به خاطر شرکت در کارهایی مثل جنگ و شکار و کشاورزی مورد توجه و مهر بیشتر بود، آیات بسیاری دراوستا وجود دارد که در آنها فرد از درگاه خداوند و فرشتگانش خواستار پسر است. با این حال آیاتی در اوستا یافت میشود که بر یکسانبودن ارزش پسر و دختر دلالت دارد در دعای “اهمائه ریشچه”[2]، فرد درضمن درخواست نعمتهایی مانند تندرستی، شادمانی روانی، زندگی مرفه و آسوده از اهورا خواستار است که فرزندان نامی و مشهور نیز به او عنایت نماید، واژه اوستایی که در این دعا آمده است: “آسنا مچذره زینتم”[3] است که به معنی فرزند نامی و مشهور است و فرزند اعم از دختر و پسر است در اندرزنامه “آذربادمهراسپندان” آمده است زن و فرزند خود را از فرهنگ باز مگیر که تو را تیمار و رنج گران از آن نرسد و پشیمان نشوی. در مورد آموزش اصول اخلاقی و مذهبی و دیگر دانشها، تربیت دختر و پسر یکسان بود و هر دو به یک اندازه بهرهمند میشدند.[4]
پروفسور”کریستینسن”[5] خاورشناس نامی دانمارکی درکتاب خود به نام شاهنشاهی ساسانیان مینویسد: دوشیزگان ایران باستان تنها با وظایف خانوادگی آشنا نمیشدند، بلکه اصول اخلاقی و قوانین مذهبی اوستا را نیز فرا میگرفتند و چه در اجتماع و چه در زندگی خصوصی از آزادی عمل برخوردار بودند. این آزادی عمل به اندازهای بود که اگر دوشیزهای میخواست حتی برخلاف میل والدین خود، با پسری زناشویی کند، پدر و مادر او نمیتوانستند ازاین کار جلوگیری کنند و موبدان بدون رضایت والدین دختر نیز به تقاضای آنها برطبق قانون ترتیب اثر میدادند
شوهر به عنوان “نمانوپئتی”[6] و زن به عنوان “نمانوپتنی”[7] خوانده میشد. “گایگر”[8] در کتاب تمدن ایرانیان خاوری مینویسد: «زن در صف همسری شوهر قرارمیگیرد نه از تابعین او، کنیزش نیست بلکه رفیق و همسر و در کلیه حقوق باید با او شریک و برابر باشد». در ایران باستان زن شخصیت حقوقی داشت و میتوانست صاحب مال و ملک از خود باشد. بنابه نوشتههای کتاب “نیرنگستان” زنان میتوانستند در سرودن “یسنا” و برگزاری مراسم مذهبی با مردان همکاری کنند یا خود به این کار مبادرت کنند. حتی در دوران سالخوردگی هنگامی که عادت زنانگی از آنها رفع میشد میتوانستند وظیفه نگهبانی آتش مقدس را به عهده بگیرند. زنان دانشمند بنا به کتاب “مادیکان هزار دادستان” (هزارماده قانون) میتوانستند به شغل وکالت دادگستری بپردازند و حتی گاهی بر مسند قضاوت بنشینند.[9] درباره جایگاه والای زن در ایران باستان، در متن پهلوی “مادیکان هزار دادستان”، به مطالب جالبی برخورد میکنیم: اداره خانواده به صورت عادلانهای میان پدر و مادر خانواده تقسیم میشد، مادر در اداره امور داخلی خانواده اختیار تام داشت به گونهای که پدر حق دخالت در کارهای او را نداشت. ایرانیان باستان دختر را مجبور به ازدواج برخلاف میل خود نمیکردند. زن در میان ایرانیان باستان، جایگاه والایی داشت. او از موقعیتی برابر با مرد برخوردار بود، البته این مسأله در کتب دینی ایرانیان به طور آشکارا نمودی ندارد. دختر ایرانی نه تنها وظایف مربوط به خانواده، بلکه اصول اخلاقی و دینی اوستا را نیز فرا میگرفت. او هم در خانه و هم در بیرون از خانه از آزادی برخوردار بود. در اوستا در فهرست شخصیتهای نامبردهای که به خاطر قداست، خرد، قهرمانی و فداکاری ذکر شدهاند، نامهای زنان ممتازی به چشم میخورد. دختر به شوهری داده میشود که جوان، زیبا، سالم، هنرمند، خوشخو، فرهیخته و خوشبیان باشد. عنوان “مانوپتنی” یعنی بزرگ خانواده که اوستا به زن می دهد، نشاندهنده برابری جایگاه مرد و زن است. این مسأله درمتون پهلوی از جمله “دینکرد”، “مینوی خرد” و “دادستان دینیگ” نیز آمده است.[10] زنان ایرانی در دوران باستان در فن تیراندازی، اسبسواری، شمشیرزنی و دیگر فنون پهلوانی نیز آموزشهایی میدیدند و در شکار و جنگ شرکت میجستند.[11]
در دوره هخامنشیان، درصورتی که فرزند میدید که مادرش وارد مکانی میشود که او در آنجا ایستاده است درحالت ایستاده باقیمیماند تا مادر به او اجازه نشستن بدهد. حتی شاه نیز برای مادر خود احترام فراوان قائل میشد و درهنگام غذاخوردن پایینتر از مادر بر سر میز غذا مینشست.[12]
زنان در ایران برخلاف زنان در یونان و روم از حق مالکیت برخوردار بودند و نیز بسیاری از زنان جامعه ایران ساسانی که مربوط به طبقه بالای جامعه بودند، از حقوق اجتماعی بهره مییافتند. همچنین دوده سالار (بزرگ خانواده) میتوانست آنان را برخود سالار و صاحب اختیار یا به اصطلاح پادشاه کند. در آن صورت زن میتوانست شخصاً همسر اختیار کند و نیز برخلاف زنان طبقات پایین، در دادگاه گواه یا داور باشد.[13]
در درون خانواده زن از ارجمندی و قدرتی برخوردار بود که به نقش او به عنوان مادر خانواده (کدبانو) بازمیگشت. در آن دوره اعتقاد بر این بود که “فرهخانه” با کدبانو پیوند دارد و هرگاه جسد او را از خانه بیرون برند “فرهخانه” با وی به در خواهد رفت. فرزندان ملزم بودند که هم از پدر و هم از مادر فرمانبرداری کنند. همسر کدخدا میتوانست در اموال شوهر شریک او باشد. زن حق مالکیت داشت و میتوانست درآمد ویژه ای داشته باشد و دستمزد خود را برای خود نگهدارد. وقتی زن و شوهر با هم وام میگرفتند، به صورت شریک متضامن با آنها رفتار میشد و وامدهنده میتوانست درغیاب شوهر وام را از زن بازپس گیرد.[14]
با این حال از کتابهای پهلوی برمیآید که از اعتبار جنسیت مردانه و اقتدار جامعه هند و اروپائیان باستان در دوره ساسانی، چنان اثری بر جای بوده است که پسرزاده شدن امتیاز تلقی میشد. مرد هم حرمت و مزایای حقوقی بسیاری را دریافت میکرد و هم مسئولیت تأمین معاش زن و فرزندان را برعهده داشت. بدان گونه که زن بیوه مظهر بیپناهی و رنجوری بود، اما زن کوشا و هوشیار با سود جستن از حق تملک و دارایی و کار میتوانست به یاری بخت و دانایی، جایگاه والایی در جامعه بیابد. زن در آن روزگار، توان آن را داشت که مزایایی را با شایستگی ذاتی و کوشندگی از آن خود کند که مردان خودبهخود به محض مرد زادهشدن امکان بهرهمندی از آن امتیازات را مییافتند. [15]
در”گاهان” زن از دو دیدگاه مورد توجه قرار میگیرد که مکمل یکدیگرند، یکی به عنوان گرونده زرتشتی و دیگر به عنوان یکی از دو جنس بشر که نقش و جایگاهی ویژه در زندگی اجتماعی دارد. در مورد اول وجدان زن مورد خطاب است. وی ولی به مثابه نیمی از گروندگان دین شناخته میشود. پیامبر او را فرا میخواند تا بیندیشد و خود، دین خویش را برگزیند. در دومین نظرگاه وی نقش خاص خود را باید به عنوان دختر و همسر و مادر در خانواده ایفا کند. در اینجا زن نقش طبیعی و زیستی زایمان و پرورش نوزاد را برعهده دارد که موجب دوام جامعه و بقای نسل و نوع بشر است. وجدان زن آزاد است که بر اساس رأی و خرد و شناخت خود آنچه را بهتر میداند اختیار کند اما بنابر گواهی آثار مکتوب، روی هم رفته از برابری جایگاه زن و مرد چنان که در”گاهان” میآید بتدریج کاسته میشود و هر چه از متنهای کهن فاصله میگیریم، جنس مذکر بیشتر به چشم میخورد و مقام و منزلت زن تنزل مییابد. در متون نیایشی اوستا یعنی بخشهای غیر گاهانی یسنا و نیز “ویسپرد” و “یشتها”، تأکید بیشتری بر ارجمندی زن وجود دارد. [16]
[1]. Cf. Cawasji Katrak, Jamshid, Marriage Ancient Iran, p
[2] . Ahmae Rishcha
[3] . Asna Machdhara Zintam
[4] . آذرگشسب، اردشیر، مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان، ص ص.9-
[5] . Christion Sen
[6] . Namanu Paati
[7] . Namanu Patni
[8] . Geiger
[9] . همان منبع، 2-
[10]. Cawasji Katrak, Jamshid, op.cit., pp.7-
[11] . آذرگشسب، اردشیر، ص
[12]. Cawasji Katrak, Jamshid, op.cit., p
[13] . مزداپور، کتایون، حیات اجتماعی زن در تاریخ ایران، ص
[14] . همو
[15] . همان منبع، ص
[16] . همان منبع، ص ص.3-53 و 9-
